ترجمه مقاله

مستجاب زده

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
مستجاب زده (ن مف مرکب) [مُ تَ زَ دَ/ دِ] سیر از استجابت، سیر از استجابت که دیگر رغبتی به پذیرفته شدن ندارد، دعایی که از برآورده شدن و به اجابت رسیدن گزیده شده باشد. || یا: آماده‌ی اجابت، دعایی که به زودی مستجاب می‌شود. || یا: اجابت شده. دعایی که برآورده شده است. بیا به میکده حافظ که برتو عرضه کنم هزار صف ز دعاهای مستجاب زده. حافظ.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله