ترجمه مقاله

چهل دختران

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
نام کوهی است در ولایت ارزگان افغانستان که پس از حادثۀ چهل دختران به این نام شهرت یافت: هنگامی که چرخی (فرمانده سپاه عبدالرحمان خان) مردم هزارۀ ارزگان را قتل عام کرد، تنها چهل دختر باقی ماندند که به طرف کوه ششپر حرکت کردند. مأموران دختران را تا نزدیکی پرتگاه تعقیب کردند و برای مقاصد فاسد خویش به آنها نزدیک شدند. دختران هزاره به پیشنهاد دختر دلیری به نام شیرین دستان همدیگر را گرفتند و از پرتگاه به پایین بال گشودند. سربازان امیر عبدالرحمان با حیرت تماشا می کردند و می لرزیدند. می گویند چرخی فرمانده سپاه امیر تا آخر عمر هر شب آن صحنه را در خواب می دید و بیدار می شد، توبه می کرد و سر به دیوار می کوفت و چنان دیوانگان به صحراها می دوید. || نام کوهی در غرب کابل که به زیارت چهل دختران مشهور است.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله