ترجمه مقاله

کاسپین

واژه‌نامه آزاد

0
ناشناس:
دربارۀ ریشۀ این واژه نظریات مختلفی وجود دارد:در فرهنگ پارسی باستان، این دریا به نام «وارکَ شْ» مرکب از دو واژۀ «وُاوُ» به معنای «فراخ و پهن» و «کَ ش» به معنی «کرانه و ساحل» است. «وُاوُ» در اوستا به معنای «پراخ» است که با گذشت زمان تبدیل به فراخ و پهن شده است. عده ای بر این باورند که ریشۀ واژۀ کاسپین همان «وارک ش» به معنی کرانۀ پهن و فراخ است.
0
ناشناس:
نام باستانی خزر؛ و نیز اقوامی که در سواحل جنوبی و جنوب غربی خزر می زیستند کاسپی ها یا کاسپیان، و کادوسیان نامیده می شدند. (در گفتار امروزین تالشی، «کا» یا «کاو» یا «کاوو» به معنی رنگ آبی است که به معنای سبز نیز گفته می شود. همچنین «کا» به معنی کف نیز به کار می رود و «سیپی» یعنی سپید. «ین» پسوند مکان است به معنای «زار» در فارسی (مثل چمنزار) که فراوانی و انبوهی چیزی را می رساند. بدین ترتیب، کاسپین ممکن است ترکیبی از کلمات فوق باشد، به معنی «آبی سپیدزار»، «آبی سپیدان» و «کف سپید زار» یا «کف سپیدان» و مانند این ها.)

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

ترجمه مقاله