'hoodدیکشنری انگلیسی به فارسی'کاپوت ماشین، کاپوت، روپوش، کاپوت ماشین، باشلق، روسری، کلاهک دودکش، کروک درشکه، اوباش، باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
عوارض خط پرسرنشینhigh-occupancy toll, HOTواژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که از خودروهای تکسرنشینی اخذ میشود که از خطوط یا راههای مختص به خودروهای پرسرنشین عبور میکنند
خط غیرفعالout-of-service trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی که به هر دلیلی، مانند نقص و انسداد و نداشتن کاربری، بهطور موقت یا دائم مورد بهرهبرداری قرار نگیرد
نگهداری کامل خطout-of-face maintenanceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عملیات نگهداری که تمام خط را شامل میشود
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه