آذرماهلغتنامه دهخداآذرماه . [ ذَ ] (اِ مرکب ) آذرمه . نام ماه نهم از ماههای شمسی . نوبت آفتاب در این ماه مر برج قوس را باشد. (نوروزنامه ). و مطابق است با تشرین ثانی . || آذرماه رومی یا سریانی مطابق است با فروردین ماه جلالی .
حضرمةلغتنامه دهخداحضرمة. [ ح َ رَ م َ ] (ع مص ) آمیختن . || برکندن پوست درخت . || سخت بزه کردن کمان . || لحن کردن در کلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
آذرمهلغتنامه دهخداآذرمه . [ ذَ م َه ْ ] (اِ مرکب ) آذرماه : وآن پرّ نگارینْش بر او بازنبندندتا آذرمه بگذرد و آید آذار. منوچهری .دست آذرمه از کمان هواتیرها زد چو ناوک دلدوز.ازرقی .
هذرمةلغتنامه دهخداهذرمة. [ هََ رَ م َ ] (ع مص ) سبک گفتن سخن . (منتهی الارب ). || پرگفتن . (از اقرب الموارد). || شتاب خواندن . (منتهی الارب ). سرعت در قرائت و کلام . (اقرب الموارد).
دکابرلغتنامه دهخدادکابر. [ دِ ] (اِ) ماه قیصری . اول آن مطابق است تقریباً با اول کانون اول و بیست و هشتم آذرماه جلالی و سیزدهم دسامبرماه فرانسوی .(از یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دسامبر شود.