آلامونواژهنامه آزاد(واژگان ساختۀ کاربران) (Alamon) الکترون. جزء نخست به چم (معنی) شرارۀ آتش، مه نورانى و درخشنده است. از این ریشه داریم:الو یا لهیب، و آلاو یا زبانۀ آتش. جزء دوم به چم «ماهیت، چگونگى» است. ستاک آن چنین است:مودن، مود، مون/مونش. از این رو چم بنیادین این واژه همانا آن چیزى است که ماهیت و چگونىِ درخشندگى
روح الامینلغتنامه دهخداروح الامین . [ حُل ْ اَ ] (اِخ ) جبرئیل علیه السلام . روح نام جبرئیل و امین صفت اوست ، و خطاب «امین » از آن یافت که آنچه از کلام خدا میشنید بعینه پیش پیغمبر ادا میکرد. (از غیاث ) (از آنندراج ). روح القدس . ناموس اکبر. رجوع به روح امین و روح القدس و روح قدسی و ناموس اکبر شود <
ممسک الایامنلغتنامه دهخداممسک الایامن . [ م ُ س َ کُل ْ اَ م ِ ] (ع ص مرکب ) از انواع تحجیل (سپیدی دست و پای اسب ) است و اگر تحجیل در سوی راست باشد ممسک الایامن مطلق الایاسر گویند و اگر بالعکس باشد ممسک الایاسر مطلق الایامن . (از صبح الاعشی ج 2 ص <span class="hl" dir
استتباب الأمندیکشنری عربی به فارسیاستقرار امنيت , برقرارى امنيت , ايجاد امنيت , برقراري امنيت , حکمفرما شدن امنيت