لغتنامه دهخدا
ذوالحاجب . [ ذُل ْ ج ِ ] (اِخ ) ذوالحاجبین صاحب تاج العروس گوید: قائدی است فارسی و او را ذوالحاجب نیز گویند و در سیر ذکر او آمده است : وردانشاه یکی از بزرگان ایران به روزگار یزدجردبن شهریار و عمر و عثمان رضی اﷲعنهماست . صاحب مجمل التواریخ و القصص گوید: اندر عهد یزدجردبن شهریا