ابوالصدیقلغتنامه دهخداابوالصدیق . [ اَ بُص ْ ص ِدْ دی ] (اِخ ) ابوبکربن حسینی بسطامی . رجوع به ابوبکر... در این لغت نامه شود.
ابوالصدیقلغتنامه دهخداابوالصدیق . [ اَ بُص ْ ص ِدْ دی ] (اِخ ) بکربن عمرو یا عمر باجی یا ناجی . محدّث است .
ابوالصادقلغتنامه دهخداابوالصادق . [ اَ بُص ْ صا دِ ] (اِخ ) تبّانی (امام ...). دانشمندی از آل تبّان حفید ابوالعباس تبّانی . معاصر غزنویان . رجوع به آل تبان شود. و رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب صفحات ذیل شود: 123، 194، <span class="hl
ناجیلغتنامه دهخداناجی . (اِخ ) سالم بن هلال ملقب به ناجی از راویان خبر است . وی از ابوالصدیق ناجی روایت کرده است و یحیی بن سعیدالقطان از او روایت کرده است . (از سمعانی ).
ناجیلغتنامه دهخداناجی . (اِخ ) ابوالصدیق بکربن قیس الناجی از اهالی بصره و از رواة است و به سال 180 هَ . ق . درگذشته است . (از انساب سمعانی ). رجوع به بکربن قیس شود.