لغتنامه دهخدا
سلام قاری . [ س َ م ِ ] (اِخ ) مکنی به ابی المنذر. و اصحاب عدل او را ابوالمدبر نامیدندی . او از متکلمین مجبره است . وقتی غلام و کنیزک خویش را در کاری ناشایست یافت وگفت وای برشما این چیست !! غلام گفت قضائی از خدای متعال . سلام گفت چون تو را بقضا و قدر خدای ایمان است ترا آزاد ک