خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتاقک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اتاقک
/'otāqak/
معنی
اتاق کوچک.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
کابین، کلبه
دیکشنری
booth, box, bulkhead, closet, compartment, cubbyhole, cubicle, shed
-
جستوجوی دقیق
-
اتاقک
واژگان مترادف و متضاد
کابین، کلبه
-
cabin, cabine (fr.)
اتاقک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی، مشترک حملونقل] 1. اتاقکی که از مصالح سبک ساخته شده باشد 2. هریک از اتاقهای داخل کشتی و جایگاه مخصوص خلبان در هواپیما
-
اتاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی، مصغر اتاق] 'otāqak اتاق کوچک.
-
اتاقک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
booth, box, bulkhead, closet, compartment, cubbyhole, cubicle, shed
-
واژههای مشابه
-
shot bounce
تکان اتاقک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی نوفه در لرزهنگاشت ناشی از حرکت مکانیکی در اتاقک ثبتِ داده
-
test cell
اتاقک آزمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] مکانی برای آزمایش ایستای موتور موشک یا موشک آزاد که بهصورت افقی بر روی سکوی آزمایش نصب شده است
-
cloud chamber
اتاقک اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای تشخیص مسیر ذرات پرانرژی در هنگام عبور از اتاقکی انباشته از بخار سیرشده
-
spray chamber
اتاقک افشانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محفظهای که در آن با پاشاندن حلاّل، گاز را تمیز میکنند
-
reverberation chamber
اتاقک بازآوایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] محفظهای که جذب صوت در دیوارههای آن ناچیز است و درنتیجه صوت در جهتهای مختلف پژواک دارد
-
Posterior chamber, camera posterior bulbi, camera oculi posterior
اتاقک پسین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] آن بخش از فضای حاوی مایع زلالیه که بین قرنیه و عدسی قرار دارد و از جلو به عنبیه و از عقب به عدسی محدود است
-
anterior chamber, camera anterior bulbi, camera oculi anterior
اتاقک پیشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بخشی از فضای حاوی زلالیۀ چشم که در جلو عنبیه قرار دارد
-
camera obscura
اتاقک تاریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] دوربین اولیه که در آن تصویر حقیقی شیء روی دیوارۀ مقابل عدسی مشاهده میشد
-
spark chamber
اتاقک جرقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اتاقک سربستهای که با تولید مجموعهای از جرقهها مسیر عبور ذرات پرانرژی را نشان میدهد
-
bubble chamber
اتاقک حباب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای ردگیری ذرات یوننده با عکسبرداری از حبابهای تشکیلشده در مسیر این ذرات