اجتشاشلغتنامه دهخدااجتشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پیچیده گیاه شدن زمین . (منتهی الارب ). کبیده شدن گیاه زمین .
اجتساسلغتنامه دهخدااجتساس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) جَس ّ. مس ّ با دست به سر. دست بسودن . (تاج المصادر) (منتهی الارب ). || چریدن به دهان : اجتست الابل الکلأَ؛ چریدند شتران گیاهها را به دهنهای خود. (منتهی الارب ).
اجتصاصلغتنامه دهخدااجتصاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گچ گرفتن . (منتهی الارب ). || اجتص القوم ؛ ای تقاربت حِلَّتُهُم . (منتهی الارب ) (تاج العروس ).
پیچیده گیاهلغتنامه دهخداپیچیده گیاه . [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) پرگیاه : اِجزاء؛ پیچیده گیاه شدن چراگاه . (منتهی الارب ). اجتشاش ؛ پیچیده گیاه شدن زمین . (منتهی الارب ).