اختباطلغتنامه دهخدااختباط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انعام جستن بی شناسائی از کسی . احسان خواستن بی قرابت و سابقه ٔ احسان . (منتهی الارب ). نزدیک کسی شدن تا با تو نیکوئی کند بی قرابتی و وسیلتی . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || اختباط ورق بعصا؛ بعصا برگ از درخت ریختن . بلگ از درخت فرودکردن برای چاروا
مختبطلغتنامه دهخدامختبط. [ م ُ ت َ ب ِ ] (ع ص ) خواهنده ٔ چیزی از کسی بی وسیله و سابقه ٔ معرفتی . (غیاث ) (آنندراج ). آنکه از کسی احسان و نیکوئی خواهد بدون سابقه ٔقرابت . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || در شب سؤال کننده از جهت شرم و عار. (غیاث ) (آنندراج ). || کسی که به
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ ب َ ] (اِ) آن جزء از هر گیاهی که نازک و پهن است و از کناره های ساقه و یا شاخه های باریک میروید. (ناظم الاطباء). به عربی ورق گویند. (از برهان ). جزوی از گیاه که نازک و پهن است و از کناره های ساقه یا شاخه ها روید وبیشتر برنگ سبز است . اندامی از گیاه که اغلب بصورت صفحات