ادعاصلغتنامه دهخداادعاص . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دِعص ، بمعنی ریگ توده ٔ گرد و پشته ٔ ریگ مجتمع و پشته ٔ خرد از ریگ .
ادعاصلغتنامه دهخداادعاص . [ اِ ] (ع مص ) کشتن . || کشتن گرما. (تاج المصادر بیهقی ): ادعصه الحر؛ کشت او را گرما.
ادهاشلغتنامه دهخداادهاش .[ اِ ] (ع مص ) در حیرت افکندن . به حیرت افکندن . اِبطار. حیران کردن . مدهوش کردن . (تاج المصادر بیهقی ).