لغتنامه دهخدا
ادقاق . [ اِ ] (ع مص ) باریک کردن . (تاج المصادر بیهقی ). باریک گردانیدن . (منتهی الارب ). || چیز دقیق دادن . اندک دادن . (تاج المصادر بیهقی ). || نرم کردن آرد. باریک کردن آرد. (آنندراج ). || گوسفند بخشیدن به . || یقال اتیته فماادقنی ولااجلنی ؛ ای مااعطانی دقیقاً و لاجلیلا. (