ازاءلغتنامه دهخداازاء. [ اِ ] (ع ص ، اِ) مقابل . برابر. (منتهی الارب ). حِذاء. روبروی . رویاروی . قِبال . تِجاه . || سبب زندگانی یا سبب فراخی عیش و افزونی آن . (منتهی الارب ). || آنچه از نورد و سنگ و چرم و بوریای خرما که برای حفاظت حوض یا چاه باشد یا محل ریختن آب در حوض . (منتهی الارب ). آنجا
ازاءلغتنامه دهخداازاء. [ اِ ] (ع مص ) مقابل و برابر شدن . (منتهی الارب ). مقابلة. (غیاث ). برابر شدن چیزی با چیزی . (وطواط). موازات .
صحنهکاوی شنیداریauditory scene analysis, ASAواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی جداسازی و شناسایی اجزای تشکیلدهندة مجموعهای از اصوات که در قالب یک کل معنیدار درک میشود، به این معنی که نهتنها توالی شنیداری بلکه جایگاه هر صدا در توالی شناسایی میشود نیز: تحلیل شنیداری auditory analysis
مابه ازاءواژهنامه آزادشخصی که وظیفه نگهداری اموال دیگران را بعهده دارد و مال هم در زبان فارسی معانی زیادی دارد .در مبحث عامیانه روستایی و عشایری مواظبت کردن از احشام را به مالبان میسپارند آن چیزی که انجام دادنش موجب افزایش قیمت یا ارزش کالا یا خدمات تحصیل شده با کالا یا خدمات عرضه شده باشد
مؤزیلغتنامه دهخدامؤزی . [ م ُءْ ] (ع ص ) سازنده ٔ ازاء برای حوض . آنکه مجرای آب و یا ازاء برای حوض و جز آن می سازد. (ناظم الاطباء). آنکه سازد برای حوض ازاء. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به مُؤَزّی شود.
درویژهلغتنامه دهخدادرویژه . [ دَرْ ژَ ] (اِ) دریزه . دریوزه . صاحب فرهنگ جهانگیری تصریح دارد که کلمه به ازاء عجمی (ژ) نیز آمده است ، اما شواهدی که از نظامی و امیرخسرو نقل کرده به ازاء است . رجوع به درویزه شود.
زبازاءلغتنامه دهخدازبازاء. [ زَ ] (ع ص ) زن کوتاه بالا. (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ ذیل شود.
مابه ازاءواژهنامه آزادشخصی که وظیفه نگهداری اموال دیگران را بعهده دارد و مال هم در زبان فارسی معانی زیادی دارد .در مبحث عامیانه روستایی و عشایری مواظبت کردن از احشام را به مالبان میسپارند آن چیزی که انجام دادنش موجب افزایش قیمت یا ارزش کالا یا خدمات تحصیل شده با کالا یا خدمات عرضه شده باشد