پروتئین استخوانزاbone morphogenic proteinواژههای مصوب فرهنگستانپروتئین موجود در استخوان فاقد کانی که محرک استخوانسازی است اختـ . پازا BMP
اختلال استخوانزاییosteogenesis imperfectaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری ارثی که در آن استخوانزایی طبیعی مختل میشود و استخوانها بسیار شکننده میشوند متـ . استخوانزایی ناکامل مادرزادی osteogenesis imperfect congenital
استخوانزایی واکششیdistraction osteogenesis, DOواژههای مصوب فرهنگستانجراحیای که در آن دو قطعه استخوان را بهتدریج از هم جدا میکنند تا طول آنها بهتدریج افزایش یابد
استخوانزایی ناکامل مادرزادیosteogenesis imperfect congenitalواژههای مصوب فرهنگستان← اختلال استخوانزایی
اختلال استخوانزاییosteogenesis imperfectaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری ارثی که در آن استخوانزایی طبیعی مختل میشود و استخوانها بسیار شکننده میشوند متـ . استخوانزایی ناکامل مادرزادی osteogenesis imperfect congenital
زیمادۀ استخوانآورosteoinductive biomaterialواژههای مصوب فرهنگستانمادهای که موجد فرایند استخوانزایی میشود یا به آن سرعت میبخشد
استخوانزایی ناکامل مادرزادیosteogenesis imperfect congenitalواژههای مصوب فرهنگستان← اختلال استخوانزایی
استخوانزایی واکششیdistraction osteogenesis, DOواژههای مصوب فرهنگستانجراحیای که در آن دو قطعه استخوان را بهتدریج از هم جدا میکنند تا طول آنها بهتدریج افزایش یابد
اختلال استخوانزاییosteogenesis imperfectaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری ارثی که در آن استخوانزایی طبیعی مختل میشود و استخوانها بسیار شکننده میشوند متـ . استخوانزایی ناکامل مادرزادی osteogenesis imperfect congenital