استغنیلغتنامه دهخدااستغنی . [ اِ ت ِ ] (از ع ، مص ) مماله ٔ استغناء : گل زرد و گل دورو گل سرخ و گل نسرین ز درد و داغ دادستند ما را خط استغنی .منوچهری .