اشفورقانلغتنامه دهخدااشفورقان . [ اَ ] (اِخ ) گمان میکنم از قرای مرورود و طالقان باشد. (از معجم البلدان ).
اسفورقانلغتنامه دهخدااسفورقان . [ ] (اِخ ) از اقلیم چهارم است ، طولش از جزایر خالدات صه و عرض از خط استوا لومه . شهری کوچک است و درو جز غله حاصل نیست . (نزهة القلوب ج 3 ص 157 ، 158 و <span class=
اشفورقانیلغتنامه دهخدااشفورقانی . [ اَ ] (اِخ ) (471 - 549 هَ . ق .) عثمان بن احمدبن ابی الفضل ابوعمرو اشفورقانی حُصری . از ائمه ٔ نیک سیرت و پیشنماز جامع اشفورقان بود. از ابوجعفر محمدبن عبدالرحمان بن ابی القصر خطیب سنجری و ابوجعف
اشفورقانیلغتنامه دهخدااشفورقانی . [ اَ ] (اِخ ) (471 - 549 هَ . ق .) عثمان بن احمدبن ابی الفضل ابوعمرو اشفورقانی حُصری . از ائمه ٔ نیک سیرت و پیشنماز جامع اشفورقان بود. از ابوجعفر محمدبن عبدالرحمان بن ابی القصر خطیب سنجری و ابوجعف
اشفورقانیلغتنامه دهخدااشفورقانی . [ اَ ] (اِخ ) (471 - 549 هَ . ق .) عثمان بن احمدبن ابی الفضل ابوعمرو اشفورقانی حُصری . از ائمه ٔ نیک سیرت و پیشنماز جامع اشفورقان بود. از ابوجعفر محمدبن عبدالرحمان بن ابی القصر خطیب سنجری و ابوجعف