اشکیشانلغتنامه دهخدااشکیشان . [ اَ ] (اِخ ) از قرای اصفهان است . (از معجم البلدان ). و رجوع به مراصدالاطلاع و مرآت البلدان ج 1 ص 43 شود.
اسکشانلغتنامه دهخدااسکشان . [ اَ ک َ ] (اِخ ) مزرعه ٔ کوچکی از دهستان خار و توران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود. سکنه ٔ آن 45 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). || دیهی در ناحیت براان (ن ل : براوان ) در عراق عجم . (نزهةالقلوب مقال
اشکیشانیلغتنامه دهخدااشکیشانی . [ اَ ] (اِخ )ابومحمد محمودبن محمدبن حسن بن حامد اشکیشانی . از ابوبکربن رنده و جز وی حدیث کرد. (از معجم البلدان ).
اشکسلغتنامه دهخدااشکس . [ اَ ک َ ] (اِخ )یا اشکش یا اشکسن . نام پهلوانی . (لغات شاهنامه ). و صاحب مجمل التواریخ آرد: اندر عهد کیخسرو هم این بزرگان به جای بودند: بیژن گیو... و اشکس قباد کاوه و... رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 91 و اشکش شود.
داشکسنلغتنامه دهخداداشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو) واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری مشکین شهر و 15 هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر به اردبیل . جلگه ، معتدل ،دارای <span class="
داشکسنلغتنامه دهخداداشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه . واقع در 7هزارگزی باختر میانه ، در مسیر شوسه ٔ میانه به بستان آباد. کوهستانی ،معتدل دارای 91 تن سکنه است . آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و حبوبا
داشکسنلغتنامه دهخداداشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج واقع در 33هزارگزی خاور قروه و 9هزارگزی شمال دوسرکه ، سر راه شوسه واقع است . کوهستانی ، سردسیر دارای 17
داشکسنلغتنامه دهخداداشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 45هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . کوهستانی ، معتدل و دارای <span class="hl"
داشکسنلغتنامه دهخداداشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره لر بخش میاندوآب شهرستان مراغه . واقع در 49هزارگزی باختری شوسه ٔ شاهین دژ به میاندوآب . جلگه معتدل مالاریایی دارای 383 تن سکنه است . آب آن از زرینه رود، محصول