لغتنامه دهخدا
اظب . [ اَ بِن ْ ] (ع اِ) ج ِ ظبی ، غزال . (از متن اللغة). و اصل اظب ، اَظبُوٌ بود که به روش اَدل اعلال شد. (از اقرب الموارد).ج ِ ظبی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ ظُبَة، شمشیر یا نیزه و مانند آن . (از اقرب الموارد). ج ِ ظُبَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع