اعدادیلغتنامه دهخدااعدادی . [ اَ ] (ص نسبی ) کسی است که خانه های نقش مثلث و مربع و غیرهما به اعداد پر کند برای حصول مقاصد. (آنندراج ) (بهار عجم ) : یکی است مرتبه ٔ خشت مال و اعدادی که هر دورا شده پر کردن مربع فن . شفیع اثر (از آنندراج ).
عدد ترتیبیordinal numberواژههای مصوب فرهنگستانهریک از اعدادی که ترتیب اعضای یک مجموعه را مشخص میکنند
بازۀ بستهclosed intervalواژههای مصوب فرهنگستانبازهای از اعداد حقیقی که بهصورت [a,b] نمایش داده میشود و متشکل از تمام اعدادی است که از a ناکمتر و از b نابیشتر هستند
بازۀ بازopen intervalواژههای مصوب فرهنگستانبازهای از اعداد حقیقی که بهصورت (a,b) نمایش داده میشود و متشکل از تمام اعدادی است که از a بزرگتر و از b کوچکترند
شناسه 8registration 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ حروف و اعدادی که کلیۀ وسایل پرندۀ متعلق به هر کشور با آن مشخص شود؛ بخشی از این علائم با هماهنگی و تأیید مجامع بینالمللی بر روی بدنه ثبت میشود
بخش پذیرلغتنامه دهخدابخش پذیر. [ ب َ پ َ ] (نف مرکب ) قابل قسمت . تقسیم پذیر: نقطه بخش پذیر نیست . (یادداشت مؤلف ). (اصطلاح حساب ) اعدادی که به عدد یا اعداد دیگر قابل تقسیم است .