آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
هاهنلغتنامه دهخداهاهن . (اِخ ) (هان ) اتو. شیمیدان معاصر و کاشف معروف آلمانی که موفق به شکافتن اتم اورانیوم گشت و بدین سبب در سال 1944 م . به اخذ جایزه ٔ نوبل نائل شده وی در سال 1879 م . در فرانکفورت به دنیا آمد. در دانشگاهها
اعینیلغتنامه دهخدااعینی . [ اَ ی َ ] (ص نسبی ) نسبت است به اعین بمعنی فراخی در چشم . (از لباب الانساب ).
اعینةلغتنامه دهخدااعینة. [ اَ ی ِ ن َ ] (ع اِ) ج ِ عیان . آهنی است در متاع فدان . عُیُن . (منتهی الارب ). رجوع به عیان شود.
اعینلغتنامه دهخدااعین . [ اَ ی َ ] (اِخ ) ابوبکربن عتاب حسن بن طریف بغدادی بدین لقب اشتهاردارد. وی بسال 240 هَ . ق . درگذشت . (لباب الانساب ).
اعینیلغتنامه دهخدااعینی . [ اَ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از جدها است که بدو نسبت کنند. از آن جمله ابوعلی محمدبن علی محمدبن علی بن احمد اعینی طالقانی فقیه شافعی است . وی به سال پانصد و اندی در کرمان درگذشت .
ابوالجهملغتنامه دهخداابوالجهم . [ اَ بُل ْ ج َ ] (اِخ ) کنیت بکیربن اعین از آل زرارةبن اعین . (ابن الندیم ).
جرفاسیلغتنامه دهخداجرفاسی . [ ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به جرفاس که نام مردی است و اعین جرفاسی بدو منسوب است . (از لباب الانساب ). و رجوع به جرفاسی و (اعین ) شود.
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) عبدربه زرارةبن اعین بن سنبس یا سنسن . رجوع به ابوعلی زراره و رجوع به زرارةبن اعین شود.
ضریسلغتنامه دهخداضریس . [ ض ُ رَ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن اعین . برادرزاده ٔ زرارةبن اعین از اصحاب ابوجعفر محمدبن علی علیه السلام است .