لغتنامه دهخدا
اغمام . [ اِ ] (ع مص ) سخت گرم گردیدن روزچندان که دم را فراگیرد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخت شدن گرمای روز. (از اقرب الموارد). گرم شدن روز چنانک نفس فروگیرد. (تاج المصادربیهقی ). || ابرناک شدن هوا. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دگرگون گر