حق التألیففرهنگ فارسی معین(حَ قُّ تَُ) [ ع . ] (اِمر.) مزد و پاداش و پولی که به مؤلفان در ازای تألیف کتابی پرداخته می شود.
royaltyدیکشنری انگلیسی به فارسیحق امتیاز، از خانواده سلطنتی، حق التالیف، اعضای خانواده سلطنتی، حق الامتیاز، حق الاختراع
royaltiesدیکشنری انگلیسی به فارسیحق امتیاز، از خانواده سلطنتی، حق التالیف، اعضای خانواده سلطنتی، حق الامتیاز، حق الاختراع
عائلة مالکةدیکشنری عربی به فارسیحق الا متياز , حق التاليف , حق الا ختراع , اعضاي خانواده سلطنتي , مجلل , از خانواده سلطنتي
جاسبارولیلغتنامه دهخداجاسبارولی .(اِخ ) (الکسی ...) یکی از مهندسین دیوان مشاغل (مصر)سابق میباشد. او راست : نهایة الاوطار فی عجائب الاقطار. کتابی است که شامل مسافرت استانلی به قاره ٔ آفریقا و شرح حال او میباشد و در سال 1308 هَ .ق . /</spa
خلفلغتنامه دهخداخلف . [ خ َ ل َ ] (اِخ ) نام او خلف بن العباس است ابوالقاسم خلف بن العباس الزهراوی در حدود سنه ٔ 400 هَ . ق . بدنیا آمد. بعدها طب آموخت و طبیب فاضلی شد و از علم ادویه مفرده و مرکبه اطلاع کافی بهم برآورد. علاج او نکوست و او را تصانیف در صناعت