الهداد لاهوریلغتنامه دهخداالهداد لاهوری . [ اِ لاه / اَل ْ لاه دِ ] (اِخ ) (شیخ ...) شاعر قرن دهم از مصاحبان میرزاجانی ترخان (متوفی در 1008 هَ . ق .). (از مقالات الشعراء تألیف قانع ص 49 از فرهنگ سخنو
الهداد ملتانیلغتنامه دهخداالهداد ملتانی . [ اِ لاه / اَل ْ لاه دِ م ُ ] (اِخ ) فرزند شیخ احمد ملتانی . شاعر پارسی گو مقیم هند. (مقالات الشعراء تألیف قانع، از فرهنگ سخنوران ).
کور الحداددیکشنری عربی به فارسیکوره اهنگري , دمگاه , کوره قالگري , جعل , تهيه جنس قلا بي , جعل کردن , اسناد ساختگي ساختن , اهنگري کردن , کوبيدن , جلو رفتن
ابن الحدادلغتنامه دهخداابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن احمدبن محمدبن جعفر الکنانی . فقیه شافعی مصری . صاحب کتاب الفروع . شاگرد ابواسحاق مروزی . متولی قضاء و تدریس به مصر. وفات در 79 سالگی 344 هَ .ق .
قاضی ابن الحدادلغتنامه دهخداقاضی ابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمد. رجوع به ابن الحداد ابوبکر شود.
کور الحداددیکشنری عربی به فارسیکوره اهنگري , دمگاه , کوره قالگري , جعل , تهيه جنس قلا بي , جعل کردن , اسناد ساختگي ساختن , اهنگري کردن , کوبيدن , جلو رفتن
ابن الحدادلغتنامه دهخداابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن احمدبن محمدبن جعفر الکنانی . فقیه شافعی مصری . صاحب کتاب الفروع . شاگرد ابواسحاق مروزی . متولی قضاء و تدریس به مصر. وفات در 79 سالگی 344 هَ .ق .
ابن الحدادلغتنامه دهخداابن الحداد. [ اِ نُل ْ ح َدْ دا ] (اِخ ) فقیهی از پیروان مذهب محمدِ جریر طبری . (ابن الندیم ).