هارون الرشیدلغتنامه دهخداهارون الرشید. [ نُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمد المهدی بن ابی جعفر منصور. پنجمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 148 هَ . ق . متولد شد و در سال 170 هَ . ق . /
طلال الرشیدلغتنامه دهخداطلال الرشید. [ طَ لُرْ رَ ] (اِخ ) طلال بن عبداﷲبن علی الرشید (1238-1283 هَ . ق .). از امراء آل رشید نجد. پدرش وی را در امارت حائل جانشین خویش ساخت و وی بر جوف و خیبر وتیماء و قسمتی از قصیم مستولی شد و از عهد
عین الرصدلغتنامه دهخداعین الرصد.[ ع َ نُرْ رَ ص َ ] (اِخ ) نام قریه ای میان موصل و مویلحه ، در راه میان موصل و نصیبین . (از ابن بطوطة).
ابن الرشید غزنویلغتنامه دهخداابن الرشید غزنوی . [ اِ نُرْ رَ دِ غ َ ن َ ] (اِخ ) از شعرای خراسان در خدمت علاءالملک وزیر بوده و به اسفزار اقامت داشته ، بعضی او را اصلاً از مردم اسفزار و متخلص به عزیزی گفته اند.
هارون الرشیدلغتنامه دهخداهارون الرشید. [ نُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمد المهدی بن ابی جعفر منصور. پنجمین خلیفه ٔ عباسی . وی به سال 148 هَ . ق . متولد شد و در سال 170 هَ . ق . /
طلال الرشیدلغتنامه دهخداطلال الرشید. [ طَ لُرْ رَ ] (اِخ ) طلال بن عبداﷲبن علی الرشید (1238-1283 هَ . ق .). از امراء آل رشید نجد. پدرش وی را در امارت حائل جانشین خویش ساخت و وی بر جوف و خیبر وتیماء و قسمتی از قصیم مستولی شد و از عهد
ابن الرشید غزنویلغتنامه دهخداابن الرشید غزنوی . [ اِ نُرْ رَ دِ غ َ ن َ ] (اِخ ) از شعرای خراسان در خدمت علاءالملک وزیر بوده و به اسفزار اقامت داشته ، بعضی او را اصلاً از مردم اسفزار و متخلص به عزیزی گفته اند.
عبدالعزیزلغتنامه دهخداعبدالعزیز. [ ع َ دُل ْ ع َ ] (اِخ ) ابن متعب بن عبداﷲ الرشید. رجوع به ابن الرشید (چند تن از امرای وهابیان ...) و به الاعلام زرکلی شود.
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن هارون الرشید عباسی . وی یکی از فرزندان هارون الرشید و مادر او امةالعزیز بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 246).
اسحاقلغتنامه دهخدااسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن الرشید. وی فرزند هارون الرشید خلیفه ٔ عباسی بود و مادر او خبث نام داشت . (عقد الفرید چ محمد سعید العریان ج 5 ص 396).