الزامات عامgeneral provisionsواژههای مصوب فرهنگستانقوانین و مقررات الزامآوری که ناظر بر پیمانهای همساناند
الزاماتلغتنامه دهخداالزامات . [ اِ ](ع اِ) ج ِ اِلزام یا اِلزامَه . چیرگیها در سخن و متعهد کردن . رجوع به الزام و فرهنگ ناظم الاطباء شود.
الزامات خاصspecial provisionsواژههای مصوب فرهنگستانمقررات الزامآوری که صرفاً ناظر بر یک پیمان خاص است
الزامات توان داخلیlocal content requirements, LCRsواژههای مصوب فرهنگستانتمهید و اجرای سیاستهایی برای افزایش سهم توان داخلی
الزاماتلغتنامه دهخداالزامات . [ اِ ](ع اِ) ج ِ اِلزام یا اِلزامَه . چیرگیها در سخن و متعهد کردن . رجوع به الزام و فرهنگ ناظم الاطباء شود.
الزاماتلغتنامه دهخداالزامات . [ اِ ](ع اِ) ج ِ اِلزام یا اِلزامَه . چیرگیها در سخن و متعهد کردن . رجوع به الزام و فرهنگ ناظم الاطباء شود.