المشیرلغتنامه دهخداالمشیر. [ اَ ل َ ] (اِخ ) از دیههای «ساری » است . (ترجمه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 163). دهی است از دهستان نوکندکا بخش مرکزی شهرستان قائم شهر، در ده هزارگزی شمال قائم شهر و 4 هزارگزی باختر شوسه ٔ قائم شه
شمس المشرقلغتنامه دهخداشمس المشرق . [ ش َ سُل ْم َ رِ ] (اِخ ) لقب ابوالقاسم محمودبن عزیز عارضی خوارزمی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به محمودبن ... شود.
بین المشرقینلغتنامه دهخدابین المشرقین . [ ب َ نَل ْ م َ رِ ق َ ] (ع ق مرکب ) میان دو مشرق : بُعد بین المشرقین ؛ دوری میان مشرق و مغرب . قوله تعالی : یا لیت بینی و بینک بُعدالمشرقین . (قرآن 38/43)؛ ای بعد المشرق و المغرب . (منتهی الارب ).