املودةلغتنامه دهخدااملودة. [ اُ دَ ] (ع ص ) مؤنث املود، گویند: امراءة املودة. (از ناظم الاطباء). و رجوع به املد و املود شود.
املودانیةلغتنامه دهخدااملودانیة. [ اُ ی َ ] (ع ص ) زن نرم و نازک . (ناظم الاطباء). ملدانیة نیز به همین معنی است . (از منتهی الارب ). و رجوع به املد و املود و املودة و ملدانیة شود.
املودلغتنامه دهخدااملود. [اُ ] (ع ص ) املد. (منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در آن یکسان است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند رجل املود و امراءة املود. (از ناظم الاطباء). نیز در مؤنث املودة گویند. (منتهی الارب ). رجوع به املد شود.