انبازگیرلغتنامه دهخداانبازگیر. [ اَم ْ ] (نف مرکب ) آنکه شریک پذیرد. آنکه همتا گیرد. || مشرک . (فرهنگ فارسی معین ).
انبازلغتنامه دهخداانباز. [ اَم ْ ] (ص ) شریک . (برهان قاطع) (آنندراج ) (دهار) (مؤید الفضلاء) (هفت قلزم ). شقیص . (منتهی الارب ، ذیل ش ق ص ). مشارک . سهیم . قسیم : گشاده بر ایشان بود راز من بهر کار باشند انباز من . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم