لغتنامه دهخدا
حنبشة. [ حَم ْ ب َ ش َ ] (ع مص ) رقصیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رقص کردن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پای کوفتن و دست بر دست زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). پای کوفتن و دست بر دست زدن که آواز آید. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || برجستن . || برفتا