لغتنامه دهخدا
انجرک . [ اَ ج ِ رَ ] (اِ) مرزنگوش و آن نوعی از ریاحین است که دردواها بکار برند و در عربی آذان الفار گویند. (از برهان قاطع) (از هفت قلزم ) (از آنندراج ). مرزنگوش . (مؤید الفضلاء). مرزنجوش . (ناظم الاطباء). انجوک . (دزی ج 1 ص <span class="hl"