انفجاریplosiveواژههای مصوب فرهنگستانهمخوانی انسدادی که در تولید آن بست مجرای گفتار بهطور کامل و ناگهانی باز و جریان هوای برونسو بهیکباره رها شود
تسلیحات انفجاریexplosive ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ مهمات، شامل مواد منفجره و مواد شکافت و گداختِ هستهای و مواد شیمیایی و زیستی
تلۀ انفجاریbooby trapواژههای مصوب فرهنگستانماده یا افزارهای انفجاری یا غیرانفجاری که برای وارد آوردن تلفات آن را کار میگذارند و براثر اعمال کوچکترین فشار یا حرکت فعال میشود
انفجاریplosiveواژههای مصوب فرهنگستانهمخوانی انسدادی که در تولید آن بست مجرای گفتار بهطور کامل و ناگهانی باز و جریان هوای برونسو بهیکباره رها شود
تسلیحات انفجاریexplosive ordnanceواژههای مصوب فرهنگستانهمۀ مهمات، شامل مواد منفجره و مواد شکافت و گداختِ هستهای و مواد شیمیایی و زیستی
تلۀ انفجاریbooby trapواژههای مصوب فرهنگستانماده یا افزارهای انفجاری یا غیرانفجاری که برای وارد آوردن تلفات آن را کار میگذارند و براثر اعمال کوچکترین فشار یا حرکت فعال میشود