انمیلغتنامه دهخداانمی . [ اَ ن ِ ] (از یونانی ، اِ) بیماری کم خونی که فقرالدم نیز گویند. (ناظم الاطباء).
انمیلغتنامه دهخداانمی . [ اُ می ی ] (ع اِ) توشک و نهالی آگنده بکاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
عنمیلغتنامه دهخداعنمی . [ ع َ ن َ می ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به عنم . رجوع به عنم شود. || نیکوروی سرخ رنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). صورت زیبا و سرخ رنگ . (از اقرب الموارد).
انیمیشنفرهنگ فارسی معین(اَ مِ ش ِ) [ انگ . ] (اِ.) شیوه ای در فیلمسازی که در آن با گرفتن عکس های پی در پی از عروسک ، نقاشی ، نوشته و مانند آن تصویر متحرک تهیه شده و فیلم ساخته می شود، تصاویر متحرک ، پویانمایی .
ضعیفدیکشنری فارسی به عربیاغماء , انيمي , رشيق , ضعيف , ضوء , فترة الهدوء , لحم بدون دهن , محلحل , مهزوز , هش