انکشافلغتنامه دهخداانکشاف . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) برهنه و آشکار شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ظاهر شدن . (از اقرب الموارد). واشدن . (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). انجلاع . (تاج المصادر بیهقی ).انصراح . (یادداشت مؤلف ). || دور شدن غم .(یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) آشکار
انقصافلغتنامه دهخداانقصاف . [ اِ ق ِ ](ع مص ) شکسته شدن . (ناظم الاطباء). انکسار. (از اقرب الموارد). || مندفع شدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). اندفاع . (از اقرب الموارد). || ماندن کسی را. (منتهی الارب ). ترک کردن و واگذار نمودن . (از ناظم الاطباء). راندن کسی را.(آنندراج ). ترک
انکسافلغتنامه دهخداانکساف .[ اِ ک ِ ] (ع مص ) گرفتن آفتاب و ماه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کسوف شدن آفتاب . (غیاث اللغات ). گرفتن آفتاب . گرفتن خور. گرفتن ماه را نیز گویند. (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) گرفتگی مهر. کسوف . کسف . (یادداشت مؤلف ).
انکساففرهنگ فارسی معین(اِ کِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) افتادن سایة ماه بر خورشید. 2 - (اِ.) آفتاب گرفتگی .
کاشفةلغتنامه دهخداکاشفة. [ ش ِ ف َ ] (ع اِمص ) انکشاف و گشادگی و پیدایی . ج ، کواشف . (ناظم الاطباء). و رجوع به کاشف شود.
انجلاعلغتنامه دهخداانجلاع . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) منکشف شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انکشاف . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد).
انحسارلغتنامه دهخداانحسار. [ اِ ح ِ ] (ع مص ) برهنه شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برهنه شدن چیزی .(تاج المصادر بیهقی ). انکشاف . (از اقرب الموارد).
انسلاءلغتنامه دهخداانسلاء. [ اِ س ِ ] (ع مص ) بی غم شدن و دور گردیدن غم از کسی . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). انکشاف . (از اقرب الموارد). بی اندوه شدن و بی عشق شدن . (تاج المصادر بیهقی ).