بدیل، سالک، عارف
احلولاء. [ اِ ل ِوْ ] (ع مص ) اِحلیلاء. شیرین گردیدن . || شیرین یافتن .
۱. اهلاله، سالک، صالح، عارف ۲. جانشین ۳. عوض، جایگزین ۴. انتخاب، گزینه ۵. شق