خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اورانیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اورانیم
/'o(u)rāniyom/
معنی
عنصری فلزی، براق، خاکستری، و نسبتاً گرم، دارای تشعشعات رادیواکتیو که بیشتر بهصورت اکسید اورانیوم همراه سنگ معدن سرب یافت میشود و با شکافت هستۀ آن انرژی اتمی به وجود میآید.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اورانیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: uranium] (شیمی) 'o(u)rāniyom عنصری فلزی، براق، خاکستری، و نسبتاً گرم، دارای تشعشعات رادیواکتیو که بیشتر بهصورت اکسید اورانیوم همراه سنگ معدن سرب یافت میشود و با شکافت هستۀ آن انرژی اتمی به وجود میآید.
-
واژههای مشابه
-
اورانیم (شیمی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
uranium
-
F.U.N dating
تاریخگذاری فلوئورـ اورانیم ـ نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اصطلاحی عام برای توصیف روشهای تاریخگذاری فلوئوری و اورانیمی و نیتروژنی
-
جستوجو در متن
-
uranium glass
مهندسی مواد
شیشۀ اورانیم ، شیشه اورانیم
-
uranium ores
مهندسی مواد
کانه های اورانیم ، کانههای اورانیم
-
uranium
مهندسی مواد
اورانیم
-
u
مهندسی مواد
نشانۀ عنصر اورانیم ، نشانهٔ عنصر اورانیم
-
spent uranium
مهندسی مواد
اورانیم مصرف شده
-
actinouranium
مهندسی مواد
آکتینو اورانیم
-
ferrouranium
مهندسی مواد
فرو اورانیم
-
uranium 233
مهندسی مواد
اورانیم 233
-
uranium 235
مهندسی مواد
اورانیم 235
-
uranium 238
مهندسی مواد
اورانیم 238