عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
گذار مجازallowed transitionواژههای مصوب فرهنگستانگذار از یک حالت کوانتومی به حالتی دیگر که بنا بر قاعدههای گزینش امکانپذیر است
خدمات مقصدمعینdesignated destination code allowedواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که تماسهای خروجی را به شمارههای مشخصی محدود میکند، اما برای تماسهای ورودی محدودیتی ایجاد نمیکند
پودر آلیاژیalloyed powder/ alloy powderواژههای مصوب فرهنگستانپودری فلزی مرکب از حداقل دو جزء که بهطور نسبی یا کامل با هم آلیاژ شدهاند
ایلیاتیلغتنامه دهخداایلیاتی . (ص نسبی ) منسوب به ایلیات (در تداول عوام ). (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلاتی شود.
نژادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، قبیله، طایفه، ایل، عشیره، سبط، کاست ایل وتبار، آل، تبار، سلسله، خانواده▲، تخمه، اصلونسب، کلان ایلیات، ایلات، عشایر نسل، تخم، اعقاب، نسب گروه، ملت عرق آریا، زرد، ... آل-، بنی-، اهل، -ان، -یان، -یه، آل سامان، بنی عباس، اهل سنت (تسنن)، تیموریان، عثمانیان، ...
ایلیاتیلغتنامه دهخداایلیاتی . (ص نسبی ) منسوب به ایلیات (در تداول عوام ). (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلاتی شود.