بارنانه کردنلغتنامه دهخدابارنانه کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شخصی که نفس خود را به مهلکه اندازد. (شعوری ج 1 ورق 179 برگ ب ). زود در مخاطره و هلاکت افتادن . (ناظم الاطباء) (دِمزن ). رجوع به