باستانشناسی روندگراprocessual archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانجنبشی که در دهۀ 1960 در امریکا پدید آمد و هدف آن علمیتر کردن باستانشناسی بود و بر شناخت فرایندهای فرهنگی بنیادین تأکید میکرد متـ . باستانشناسی نو new archaeology
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
باستانشناسیِ آیینarchaeology of cultواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ آثار مادی نشاندهندۀ تغییروتحول انگارههای دینی
باستانشناسی استقراریsettlement archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ پراکندگی مکانی فعالیتهای تخصصی و بقایای مادی آنها در یک محوطه یا در کل یک منطقۀ باستانی و ارتباط آنها با یکدیگر
باستانشناسی انتقادیcritical archaeologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نظری به باستانشناسی مبتنی بر این فرض که باستانشناسان تأثیری عملی بر جامعۀ خود دارند
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
باستانشناسیarchaeologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ علمی و بازسازی گذشتۀ بشر بر مبنای شواهد یا بقایای مادی
شیمیباستانشناسیarchaeological chemistryواژههای مصوب فرهنگستانکاربرد نظریهها و روشها و آزمایشهای شیمیایی در تاریخگذاری دادههای باستانشناختی و شناخت تنوع مواد مصرفی در جوامع باستانی
کاوشگر باستانشناسیarchaeological excavatorواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که در محوطههای باستانشناختی به حفاری و خارج کردن اشیای آسیبپذیر از زیر خاک میپردازد بدون آنکه صدمهای به آنها برسد