لغتنامه دهخدا
ابن صهاربخت . [اِ ن ُ ص َ ب ُ ] (اِخ ) معرب چهاربخت . نام او عیسی ، ازمردم جندیشاپور. طبیب ماهر و معروف . از تألیفات اوکتابی است الفبائی به نام قوی لادویةالمفرده [ کذا ]. (ابن الندیم ). و قفطی گوید او شاگرد جرجیس بن بختیشوع بوده و آنگاه که منصور خلیفه برای علاج خویش به بیمار