بخولیکلغتنامه دهخدابخولیک . [ ب ِ خُو ] (ترکی ، اِ) گودی بالای سم اسب که بخو بدانجا کنند. خرده گاه اسب . (یادداشت مؤلف ). بخولق . و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
بخولقلغتنامه دهخدابخولق . [ ب ِ خُو ل ُ ] (ترکی ، اِ) فرورفتگی بالای سم اسب که حلقه ٔ بخو را در آنجا بندند. (فرهنگ فارسی معین ). بخولیک . و رجوع به ماده ٔ زیر شود.
بخولقلغتنامه دهخدابخولق . [ ب ِ خُو ل ُ ] (ترکی ، اِ) فرورفتگی بالای سم اسب که حلقه ٔ بخو را در آنجا بندند. (فرهنگ فارسی معین ). بخولیک . و رجوع به ماده ٔ زیر شود.