فرهنگ فارسی عمید
= ⟨ برخوردن به کسی (چیزی)⟨ برخوردن به کسی (چیزی):۱. به طور اتفاقی دیدن کسی (چیزی)؛ مواجه شدن با کسی (چیزی)؛ ملاقات کردن با کسی (چیزی): ◻︎ جان تازه میشود ز لب روحپرورت / هرکسی که «برخورَد» به تو از عمر برخورد (صائب: لغتنامه: برخوردن).۲. [عامیانه، مجاز] رفتار کسی را توهی