لغتنامه دهخدا
توز. (اِ) به معنی تاخت و تاراج است . (برهان ). تاخت و تاراج و غارت و یغما و حمله و هجوم . (ناظم الاطباء). تاخت و تاز. (فرهنگ جهانگیری ). || پوست درختی است که بر کمان و زین اسب و امثال اینها پیچند. (برهان ) (از غیاث اللغات ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). پوست درخت که بسیار ناز