بیروزلغتنامه دهخدابیروز. (اِ) فیروزه . سنگی باشد سبزرنگ شبیه به زمرد لیکن بسیار کم بها و کم قیمت . (برهان ) (از رشیدی ). سنگی باشد سبزرنگ و بعضی گفته اند شیشه ٔ کبودرنگ که به پیروزه مشتبه شود. (انجمن آرا) : چنان مستم چنان مستم من امروزکه فیروزه نمیدانم ز بیروز.<
بروزدیکشنری عربی به فارسیپيش رفتن , پيشرفتگي داشتن , جلو رفتن (بيشتر با يا مانندان بکارميرود) , پيش رفتگي , پيش امدگي , برجسته , قلنبه , واريز نشده
بروسلغتنامه دهخدابروس . [ بْرُس ْ / ب ُ رُس ْ ] (اِخ ) سالومن دُ. (1571 - 1626 م .) معمار فرانسوی . وی قصر لوگزامبورک و کاخ دادگستری رن و کانال آرکوی را ساخته است . (فرهنگ فارسی معین ).
باربروسلغتنامه دهخداباربروس . [ ب ِ ] (اِخ ) از بابا اوروج تحریف شده است . این نام را اروپائیان بکاپیتن مشهور اوروج رئیس و برادرش خیرالدین رئیس اطلاق نمایند. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). رجوع به خیرالدین و بارباروس و لغات تاریخیه و جغرافیه ٔ ترکی شود.
باربروسلغتنامه دهخداباربروس . [ ب ِ ] (اِخ ) فردریک (یعنی فردریک ِ ریشدار). از امپراطوران آلمان باشد. رجوع به فردریک شود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2).
بروسلغتنامه دهخدابروس . [ بْرُس ْ / ب ُ رُس ْ ] (اِخ ) سالومن دُ. (1571 - 1626 م .) معمار فرانسوی . وی قصر لوگزامبورک و کاخ دادگستری رن و کانال آرکوی را ساخته است . (فرهنگ فارسی معین ).