بستاهلغتنامه دهخدابستاه . [ ب ِ ] (اِخ ) نام کتاب دینی زرتشت پیامبر باستانی ایران . رجوع به آبستا، ابستاغ ، ابستاق ، افستا، اپستا، اوستا، اویستا، بستاق . و مزدیسنا چ 1326 هَ . ش . دانشگاه تهران ص 116، <span class="hl" dir="ltr
بستوهلغتنامه دهخدابستوه . [ ب ِ / ب ُه ْ ] (ص مرکب ) ستوه . سته . استو. بمعنی ستوه است که ملول و بتنگ آمده باشد. (برهان ). بمعنی ستوه است که ملول و بتنگ آمده باشد و آن را بحذف واو بِستَه یا بِستُه و، سُتُه نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). ستوه و ملول و مغ
asylumsدیکشنری انگلیسی به فارسیپناهگاه ها، پناه، تیمارستان، نوانخانه، بستگاه، گریزگاه، پناه گاه، خسته خانه
asylumدیکشنری انگلیسی به فارسیپناهندگی، پناه، تیمارستان، نوانخانه، بستگاه، گریزگاه، پناه گاه، خسته خانه
sanctuaryدیکشنری انگلیسی به فارسیجایگاه مقدس، محراب، حرم، پناه گاه، بستگاه، تحصین، حق بست نشینی، مخفی گاه