بسشاخگیpolytomyواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن سه یا چند دودمان از یک نیا در تبارشاخهنگاره مشتق شده باشند، اما رابطة آنها با یکدیگر بهطور دقیق مشخص نباشد
شیخ عباسلغتنامه دهخداشیخ عباس . [ ش َ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است در سه فرسخی شمال و شرق قلعه ٔ گل به فارس . (از فارسنامه ناصری ).
بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
باس ممتدcontinuo, basso continuo, through bass, general bassواژههای مصوب فرهنگستانبخش باسی که در طول قطعه ادامه مییابد و براساس آن هارمونیها، بر روی یک ساز شستیدار یا هر ساز دیگری با قابلیت اجرای آکورد، بهصورت فیالبداهه اجرا میشوند
بازbase 1واژههای مصوب فرهنگستانهر مادۀ شیمیایی اعم از یونی یا مولکولی که بتواند از جسم دیگری پروتون بپذیرد
درخت اجماع قاطعstrict consensus treeواژههای مصوب فرهنگستاندرخت اجماعی که اختلاف بین دو یا چند تبارشاخهنگاره را بهصورت بسشاخگی نشان میدهد