بطاطیالغتنامه دهخدابطاطیا. [ ب َ ] (اِخ ) نهری است که آب دجیل در آن میریزد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
بیتوتةلغتنامه دهخدابیتوتة. [ ب َ تو ت َ ] (ع مص ) شب گذاشتن و شب کار کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). شب گذاشتن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ). || به شب کردن چنین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کما یقال : ظل یفعل کذا؛ یعنی بروز کرد چنین . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || در شب آمد
بطاطةدیکشنری عربی به فارسیسيب زميني , انواع سيب زميني , کج بيل , چاقوي کوتاه , بيلچه مخصوص کندن علف هرزه , بابيل کندن (منهدم کردن)