بلوسیطوسلغتنامه دهخدابلوسیطوس . [ ب َ ](اِ) به لغت یونانی گلنار باشد و آن گل درخت اناری است که بغیر از گل ثمری دیگر ندارد. (برهان ). بلوسطیون . بلوسیطون . و رجوع به بلوسطیون و بلوسیطون شود.
بلاستسلغتنامه دهخدابلاستس . [ ] (اِخ ) (به معنی علف نورسته ). نام ناظر خوابگاه هیرودیس اغریباس بوده است . (از قاموس کتاب مقدس ).
بلوسطیونلغتنامه دهخدابلوسطیون . [ب َ ] (یونانی ، اِ) گلنار. (فرهنگ فارسی معین ). بلوسیطوس . بلوسیطون . رجوع به بلوسیطوس و بلوسیطون شود.
بلوسیطونلغتنامه دهخدابلوسیطون . [ ب َ ] (اِ) گلنار. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). جلنار. (اختیارات بدیعی ). گلنار، و گویند میوه ٔ بَل . (الفاظ الادویة). بلوسطیون . بلوسیطوس . و رجوع به بلوسطیون و بلوسیطوس شود.