بُرشگر چهاربازهfour-base cutter,four-base-pair cutterواژههای مصوب فرهنگستانزیمایهای ویژهبُر که یک توالی چهارنوکلئوتیدی خاص را شناسایی میکند و برش میدهد نیز: چهاربُر four-cutter
برسرلغتنامه دهخدابرسر. [ ب َ س َ ] (ق مرکب ) باضافه . بعلاوه .اضافه بر آن . علاوه برآن . فضله . زیادتی : برآمد چهل سال و برسر دو ماه که تا بر نهادم ز شاهی کلاه . فردوسی .چو سی سال بگذشت برسر دو ماه پراکنده شد فر و اورند شاه .<b